هنری تونسند یک مرد مجرد که به تازگی وارد آپارتمان جدید در ناحیه آشفورد تپه سکوت شده از زندگی خود راضی است. او چند روزی را به خوبی و خوشی میگذراند اما یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند که در و دیوار آپارتمانش خونی است و عکس یک جسد روی دیوار پشت آشپزخانه دیده میشود. ایشان تعجب میکند. ناگهان صدای زنگی میشنود و میبیند که روی دیوار حمام ترکهایی ایجاد شده است. میخواهد به سوی تلفن برود و به اداره آتشنشانی زنگ بزند ولی تلفن کار نمیکند و درب خروجی منزلش نیز با زنجیر و قفلهای سنگین بسته شده است. او مدت پنج روز را در آپارتمان زندانی میماند. یک روز که دوباره از خواب بیدار میشود و به سوی جمام میرود و میخواهد دست و صورت خود را بشوید با یک سوراخ عجیب و بزرگ روبرو میشود. تعجب میکند. وارد سوراخ شده و ناگهان وارد دنیای تاریکی تپه سکوت میشود و....